مردم عاشورایی پس از سینه زنی، زنجیر زنی و نوحه سرایی در رثای قافله سالار کربلا به امام مظلوم خود اقتدا کردند و هنگام اذان ظهر نماز را مانند اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش جماعت به پا داشتند تا نشان دهند پیروان حقیقی مکتب عزت حسینی هستند.امام حسین در کارزار عاشورا و در میان هیاهوی جنگی نابرابر اقامه ی نماز اول وقت را بر هر چیز مقدم دانستند و در زیر بارش خصمانه ی تیرهای جفا نماز ظهر عاشورا را اقامه کردند.
"آنجا که حسین در صحنه است، اگر در صحنه نباشی هر کجا می خواهی باش، چه ایستاده در نماز چه نشسته در شراب.هر دو یکی است…" شهید مطهری
زمین سراسر پهن دشت کربلاست و کربلا ما را به خود فرا می خواند.کاروان تاریخ روان است و یاران عاشورایی سیدالشهدا یکایک به دنیا می آیند و خود را به صحرای کربلا می رسانند.
اما با این همه زمان بر عاشورا مانده است.تو چه دیروز، چه امروز و چه هزار سال دیگر یا باید به قبیله شیطان داخل شوی و به لشکر یزید بپیوندی و گرنه مرد باشی و در خیل اصحاب حسین(ع) پنجه در پنجه ظلم افکنی و تا پای خون و جان بایستی.
شهادت جانمایه ی بیداری و آزادگی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است.رمز آن که سیدالشهدا (ع) را خون خدا می نامند در همین جاست.خون پیکره ی حق در طول تاریخ، از قلب عاشوراست.از هیهات منا الذله حسین(ع) است و اگر حقیقت را بخواهی هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است.
هنوز هم اگر خوب گوش دل بسپاری صدای"هل من ناصر ینصرنی" امام می آید.اگر شکمت از مال حرام پر نشده باشد، اگر انسان باشی، به وجدان خود که رجوع کنی صدای سیدالشهدا (ع) را از باطن خویش خواهی شنید، که میثاق فطرتت را به تو گوشزد می کند.
و تو اگر می خواهی به کربلا برسی باید از خود و دلبستگی هایت، از سنگینی ها و از زمان و مکان و مقتضای آن فراتر روی و غل و زنجیر جاذبه ی دنیا را از پای اراده ات بگشایی و هجرت کنی.
باید قدرت اسلام را در چنین هنگامه هایی دید.واقعه ی عظیمی در جریان است.همان واقعه ای که به اقامه ی قسط و عدل در سراسر جهان منجر خواهد شد.برای تغییر جهان راهی جز این وجود ندارد و برای قدم گذاشتن در این راه نیز بصیرت شرط است.خون حسین(ع) و یارانش بر زمین ریخته شد تا برای همیشه حجتی باشد بر عاشقانش، که حفظ اسلام واجبترین است.غلبه بر باطل جز با بصیرت و آگاهی از مسائل، تحلیل درست و واکنش به موقع میسر نمی شود، و جهاد امروز ما این است.دانشجویان در 16 آذر امسال این را نشان دادند که خون شهید احمد قندچی، شهید آذر شریعت رضوی و شهید مصطفی بزرگ نیا خشک نشده است و این همان خون خداست که از عطش هنوز می جوشد.هنوز هم پیروان زینب(س) و امام سجاد(ع) علم علمدار را بر دوش گرفته اند.
و وجودشان همچون شمسی در خلاء ظلمانی جاهلیت تولد یافته است.شمسی که اشعه ی نورش اینک می رود تا دورترین نهایت های خلقت انسان گسترش یابد و آسمان های قلوب را تسخیر کند و مرزهای تفرقه و الحاد و شرک را از جغرافیای کره زمین بستاند.رودررویی این شعاع های بلند نور که 1400 سال است همواره نورانی تر شده است با شیاطین ظلمت و عدم به صورت جنگی بزرگ بین حق و باطل تحقق یافته است و می دانیم که آنچنان که وعده داده اند:فان حزب الله هم الغالبون
سال گذشته را به خاطر دارید؟روز دانشجو بهانه ای شده بود برای یزیدیان تا مقاصد شوم خود را در کشور اسلامی ما پیاده کنند.آنان که روز دانشجو در خیابان ها و دانشگاه ها شیشه شکستند و سطل زباله ها را به آتش کشیدند و کف و سوت زدند و به ساز شیطان رقصیدند اگر خار و خس و خاشاک نبودند پس چه بودند؟