نگاه می کنی می بینی دلت را خیلی وقت است گذاشته ای وسط میدان زندگی.
انگارشده محل رفت وآمد.جای پای هرکسی افتاده روی دلت.
حس می کنی تمیزنیست.دیگربرش میداری می گیری توی بغل،دلت رامی گذاری کف دستت.آرام می بری اش جلو،میزند،تند تند...
بدو می دوی تا آن چشمه ی دور...
می ایستی،نفس نفس میزنی،زانو میزنی کنارچشمه،دست می کشی روی گونه دلت،آرام می شود.
دستت رامی بری زیرآب می شویی اش .
بازهم روشن می شود.پاک،نورانی.نگاهش می کنی همانطورکه زیر آب است.چقدرروشن شده،چقدر نورانی است.
دستت را بالا می آوری به خودت نزدیکش می کنی،می گذاریش روی سینه.می زند.نه تند تند!آرام و منظم...
هر یک از شاهان ایران (صرفنظر از جاه طلبی هاشون) در طول حکومتشان حداقل یک نقطه ی مثبت دارند.مثلاً نادر شاه افشار، کاری نداریم چه جور آدمی بوده ولی خیلی آدم شجاعی بوده و یا مثلاً صفویان به علم و هنر فوق العاده اهمیت می داده اند.اما دو حکومت پادشاهی هستند که هیچ نقطه ی مثبتی ندارند، یکی قاجار و یکی پهلوی، هیچ نقطه ی مثبتی ندارند.این ها بدترین فسادها را داشتند.فردوست تعریف می کنه میگه من با شاه همکلاسی بودم سوئیس تو دانشکده ی افسری-محمدرضا دیر چیز یاد میگرفت برا همین هم باید یک آدم زبر و زرنگ بغل دستش می نشست اونوقت یکی را پیدا کردند حسین فردوست که آدم باهوشی بود باهاش فرستادن سوئیس-حسین فردوست خاطراتش را نوشته در سوئیس: محمدرضا به عنوان یک ولیعهد با فراش مدرسه میره ...(ببینید یک ولیعهد با فراش مدرسه)بعد یک مدت فراش مدرسه آمده بود تو اتاق محمدرضا گریه میکرد من رفتم ببینم چه خبره دیدم میگه که من آبروم میره و من حامله شدم،فردوست میگه نامه نوشتیم به رضا قلدر که آره پسرت اینجا دسته گل به آب داده یه پولی چیزی بفرست ما بدیم به این فراش مدرسه.یک ملیون تومان پول آن روز با مقداری طلا و جواهرات از تهران فرستادن سوئیس محمدرضا داد به این دختر فراش که برو.اینجوری به راحتی پولای کشور... کیه که ندونه اشرف پهلوی بزرگترین باند مواد مخدر در دنیا را اداره می کرد و یک قمارباز حرفه ای بود. اصلاً کار نداریم آخوندا چی میگن ببینید خود نزدیکان و وابستگان پهلوی چی میگند.خیلی بده که آدم حرف اینها را هم نخواد قبول کنه. -------------------------------- امروز ما ثمره ی خون چند شهید را داریم استفاده میکنیم؟240 هزار شهید.این نظام اسلامی برکت خون امام حسین است.امام حسین را در کربلا سرش را بریدند بچه هایش را کشتند گفتند می خوایم دیگه این آقا نباشد.نسلش بر بیفتد. اما خدا برکت داد به خون حسین(ع)یک نفر از خانواده حسین(ع) در کربلا ماند؛امام سجاد.شما نگاه کنید نه فقط در عراق بلکه در ایران، ترکیه، پاکستان، هندوستان و... هرجا میری بچه های حسین اند.این یعنی برکت. مقام معظم رهبری نسل چهل و سوم امام حسین است.این برکت انقلاب است.امام خمینی یک امامزاده بود که ما در زمان حکومت او زندگی کردیم.خدا به خون امام حسین برکت داد.امروز فرزندان حسین(ع) همه جا هستند.حالا خانواده ی عمر بن سعد در امنیت بودند نسل اینها قاعدتاً باید تکثیر پیدا کند.اما نه تو عربستان و هندوستان و ایران و...تو خود عراق از بچه های عمر بن سعد و ابن زیاد چه خبری هست؟ امروز ما وارث خون 240 هزار شهیدیم،240 هزار شهید انقلاب. سوال :اگر در قیامت این ها تو یک صف با فاصله ی نیم متر بایستند صف شهدا چند کیلومتر است؟فقط صف شهدای انقلاب اسلامی یه چیزی میشه حدود فاصله اصفهان تا دلیجان.حالا شهدای راه اسلام و شهدای کربلا و صف انبیا و اولیا و علما را کاری نداریم.فقط صف شهدا که بعضی هاشون چشم ندارند،دست ندارند،پا ندارند. سوال:اگر هر شهید فقط 5 دقیقه از ما سوال کند ما چند سال در صحنه ی محشر معطل خواهیم بود تا فقط جواب شهدا را بدیم که بگه من خونمو ریختم پای ریشه های این نظام، تو هر چی از دهنت در اومد علیه نظام گفتی.یا من چشمم را دادم که تو چشمت به هر تصویری نیفته، تو هر سایتی نری، هر بلوتوثی را ردوبدل نکنی.من دستم را دادم تا تو دستت به دست نامحرم نیفته، من پام را دادم تا تو با پات هر مجلسی را نری.اونوقت تو مجلس عروسی رفتی گفتی خوشکلا باید برقصن؛خجالت نکشیدی از 240 هزار شهید؟ -خوب چیکار کنیم یه شبه این یه شبم بریم بمیریم؟ -نه مثل آدم عروسی برگزار کنیم، مثل آدم.مجالس عروسی ما مورد رضایت امام حسین نیست، مورد رضایت شهدا نیست.ما باید این سوالا را جواب بدیم. شهید ردانی پور وقتی مجلس عروسی گرفت کارت دعوت نوشت انداخت تو حرم امام رضا، حرم حضرت معصومه.نمی تونیم ما اینجوری دعوت کنیم.همش باید بریم یه آدمایی را دعوت کنیم، خرجش را ما بکنیم اونا کیفش را بکنن ما جهنمش را بریم.امروزه با این عروسی هامون در عین اینکه داریم پول خرج می کنیم فردا باید جهنمش را هم بریم.نمی تونیم مثل شهید ردانی پور ازدواج کنیم که امام زمان را دعوت کرد ما هم امام زمان را دعوت کنیم اونوقت دیگه حواسمون جمعه که گناه نکنیم.مگه ما باید فقط تو عزامون به یاد امام حسین باشیم.خداییش امام حسین هم خیلی بد شانسه بعضی وقتا.یه مشت پیرو داره که فقط تو مجلس مصیبت دعوتش میکنن.بیاید تو مجلس جشن امام حسین را دعوت کنیم.تو عروسیا امام حسین را دعوت کنیم بد بگیم تو این مجلس امام حسین دعوت شده لطفاً احترام کنین. امام رضا به خواب شهید ردانی پور اومد گفت:آقای میثمی می خواد زن بگیره بهش بگو بره خونه آقای شکوهنده.رفت پیش آقای میثمی گفت می خوای ازدواج کنی؟دیشب امام رضا به خواب من اومد گفت تو می خوای ازدواج کنی به من گفت بهت بگم بری خونه آقای شکوهنده استاد قران.میشه آدم از امام رضا هم خط خواستگاری بگیره ها.نه اینکه برن تو پارک آشنا بشن.نه اینکه 6 ماه با هم برن پیتزا و بستنی و آیس پک بعد آخر بار ننه باباشون بفهمن که اینا می خوان با هم ازدواج کنن.بعد هم ننه باباهه راضی نیستن.(دوتا جوجه با هم قرار ازدواج میذارن بزرگ میشن میبینن دوتاشون خروسن) سوال:حالا شما حساب کنین اگر هر شهید 6 لیتر خون داشته چند لیتر خون پای درخت انقلاب ریخته شده؟یک ملیون و چهارصد هزار لیتر خون پای درخت انقلاب ریخته شده این انقلاب با خون آبیاری شده مگه 4 نفر میتونن بریزن تو خیابون و این انقلاب را از پا دربیارن.مگه با فتنه ی چهارتا فتنه گر به این آسونی از پا در میاد.فنداسیونش بسیار محکمه.آرموتورهای بسیار قوی بین پی های این انقلاب کار گذاشته شده، ضد زلزله.تازه این انقلاب داره بار میده تازه میوه هاش را ماداریم میچینیم. باش تا صبح دولتت بدمد کین همه از نتایج سحر است حالا تازه ما تو سحریم بذار صبح بشه ببین چه خبر میشه.امروز انقلاب مصر از برکت انقلاب اسلامی است.مردم فهمیدن آمریکا و انگلیس و فرانسه به درد نمی خوره.یک کشوری که مستقل باشه به همه ی اینها نه بگه میتونه روی پای خودش بایسته.این انقلاب پیامش به مردم مصر اینه که میشه بدون کمک ابرقدرت ها کشور را اداره کرد.امروز مردم یمن،تونس،مصر،اردن ان شاء الله در آینده عربستان.این یعنی تکثیر انقلاب اسلامی.دنیا داره باورش میشه که مقدمه ی ظهور امام زمان محقق شده.
سلام آقا!
خبر آمد خبری در راه است!
خبر آمدنت...
می رود شهر به شهر، می رود گوش به گوش
مردمان یمن و تونس و مصر، مردم اردن
شده از عشق تو جمله مدهوش
همه عالم به تمنای تو برخاسته اند
شور و حالی برپاست، وعده ات نزدیک است
خبر آمد خبری در راه است!
عمل مهدوی :
و سوم کسانی منتظرند که عملشان با این ادعای انتظارشان سازگار باشد.ما ادعای محبت امام زمان را می کنیم اما آیا بازارمان بازاری هست که امام زمان دوست داشته باشد؟ آیا بانک هامون و معاملات بانکی مون آن جوری هست که امام زمان دوست داشته باشد؟ آیا ازدواج هامون ازدواج هایی هست که امام زمان دوست داشته باشد؟
در عمل اثبات کنیم.حرف هامون، برادرداری هامون، احترام به پدر مادر هامون کدوم به شیع? امام زمان بودن می خورد؟ پس در عمل باید اثبات کنیم امام زمان در مقام عمل می خواهد ما را ببیند.عمل من و شما باید دعوت کند مردم را.امام صادق (ع) فرمود : با غیر از زبانتان مردم را به دین دعوت کنید.
امام زمان رفتار من و شما را مشاهده می کند.ما انتظار چه کسی را می کشیم؟ انتظار عدالت جهانی، انتظار مبارزه با ظلم، انتظار مبارزه با گناه و معصیت . از همین حالا شروع کنیم.نگذاریم گناه توی خونه هامون راه پیدا کند.نگذاریم شب عروسی ها با گناه و معصیت باشه، شب عروسی که باید با تقدس و با میمنت و به نام خدا و نام ائمه معصومین آغاز بشه تا زندگی پر برکت و خوبی باشد.
این مسائل خیلی مهم است.باید نسبت به این مسائل مراقب باشیم و خیلی هم ظریف و حساس است.دو تا دوست بودند که می خواستند امام زمان را ببینند خیلی هم زحمت کشیدند یکی شون امام زمان را دید اون یکی موفق نشد امام زمان را ملاقات کند.کسی که موفق نشده بود از دوستش سؤال کرد گفت برو از ایشون سؤال کن چرا من موفق به دیدار نشدم؟ امام زمان فرمودند : به او بگو شما دو نفری از کنار مزرعه ای عبور می کردین چند تا دانه گندم برداشتید تو دانه ای را به دهانت گذاشتی و مز? آن را چشیدی ولی دوست تو این کار را نکرد او حواسش بود.درسته که یک دانه گندم بود ولی تو گفتی حالا صاحبش راضیه ما یک دانه بخوریم .ولی او گفت معلوم نیست شاید صاحبش راضی نباشه. و به همین جهت او به مقصودش رسید و تو نرسیدی.
هم? مراقبت ها را کرده اما یک دانه گندم از حق الناس باعث می شه که طرف با این زحمت به مقصد نرسه.اگر کسی می خواهد دل امام زمانش را به دست بیاورد باید به اعمالش خیلی توجه داشته باشد.
دل مهدوی :
دوم محبت است. خداوند در وجود هم? ما کانونی قرار داده به نام کانون محبت.بعضی ها به آن می گویند دل.هیچ دانشمندی نتوانسته این دل را تعریف کند.همان دلی که کانون محبت است.یعنی جایگاه دوست داشتن.هم بغض هم محبت اینجا قرار دارد.وقتی انسان می شود منتظر مهدوی که این دلش بشود مملو از محبت مهدوی.این دل باید مرکز محبت اولیای خدا قرار بگیرد.چرا ؟ چون این ظرف دل گرانبهاترین ظرفی است که خداوند آفریده است.خیلی باید حواسمان جمع باشد. این دل ما نباید دروازه باشد یعنی در دل باز باشد، هر روز یک محبتی بیاید در این دل یک محبتی از آن خارج شود.مؤمن نباید این طور باشد.مؤمن باید محبت هایش حساب شده باشد. به چه کسانی محبت داریم و به چه کسانی نباید محبت داشته باشیم.هم? این ها باید حساب شده باشد.دل نباید دروازه باشد چون این ظرف گرانبهاست. خدای متعال می فرمایند: «من آنقدر بزرگم که آسمان مرا در خود جا نمی دهد زمین هم جای من نیست اما من با این عظمتم در دل مؤمن جا می شوم.» همچنین خداوند می فرمایند من این دل را آفریده ام برای خودم که کانون محبت من و اولیای من باشد.
گاهی اوقات این ظرف گرانبها را محل محبتی قرار داده ایم که هیچ ارزشی ندارد مثل محبت به دنیا.دنیا خیلی زود گذر و بی ارزش است.محبت های دنیایی خیلی بی ارزش و پوچ است.دنیا بد نیست ولی ارزش محبت ندارد چون به هیچ کس وفا نمی کند.ارزش ندارد این دل را که خدا به ودیعه گذاشته در وجود ما به دنیا بسپریم.انسان اگر مال دنیا داشته باشد بد نیست اما دل بسته به آن نباشد. فقیری آمد در خان? امیر المؤمنین علی (ع).امام علی (ع) به قنبر گفتند چیزی به این فقیر بده.قنبر به امام گفتند آقا چه چیزی به او بدهم طلا(دینار) بدهم و یا نقره(درهم) ؟ حضرت فرمودند ببین چه چیزی نیاز دارد همان را به بده می دانی که در نزد من طلا و نقره با سنگ برابر است.ما شیع? چنین مولایی هستیم.افتخار می کنیم به اینکه دلمان مرکز محبت چنین آقایی است. مولای ما به ابن عباس گفتند: «این کفش های من چقدر می ارزد؟» ابن عباس گفت آقا جان این کفش ها هیچ ارزشی ندارد.امام علی فرمودند «به خدا قسم دنیای شما (وقتی این سخن را گفتند که حاکم 50 کشور اسلامی بودند و نزدیک نیمی از کر? زمین تحت فرمان ایشان بود)نزد من ارزشش از این کفش کمتر است مگر اینکه حق پایمال شد? مظلومی را از ظالم بستانم یا دلی را شاد کنم.این یعنی زهد، یعنی دل بسته نبودن ، دل به دنیا نبستن.
دل ما باید امام زمانی باشد. چه کار کنیم دلمان امام زمانی شود؟ دعای ندبه بخوانیم، مسجد جمکران برویم، وارد هر جایی می شویم بع عشق امام زمان باشد یعنی بگذاریم این دلمان تبلور پیدا کند در محبت امام زمان.از این مادیات دنیا برویم بالاتر.ما برای این دنیا خلق نشده ایم، برای محبت های ارزشمند آفریده شده ایم.یک شخصی بود که هر هفته امام زمان را می دید.یک روز امام زمان از او سؤال می کند اگر یک هفته من را نبینی چی می شود؟ می گوید آقا جان به خدا قسم آن هفته می میرم.امام زمان هم تصدیقش می کند و می فرماید درسته و به همین خاطر هم هست که مرا می بینی.یعنی به درجه ای از محبت امام زمانش رسیده که در شوق امام زمانش اگر یک هفته جمال دلربایش را نبینه می میره. حالا ما برای چی می میریم برا چی زنده می شیم، به چه چیزهایی علاقه داریم.پس باید این دل کانون محبت امام زمان باشد.
