سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخت‏ترین گناهان آن بود که گنهکار آن را خوار بشمرد . [نهج البلاغه]
بسیجی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شما تشریف نداشتید، ما نجنگیدیم، ما دفاع کردیم!

وقتی که همه آب ها از آسیاب افتاد، عده ای در مهرآباد از هواپیما پیاده شدند.چمدان بعضی هاشان پر بود از پول و کارت اعتباری، و داخل سامسونت بعضی دیگر پر بود از پرونده های تحصیلی و مدارک تخصصی.آنهایی که وجودشان را برای مملکت!!از شر این جنگ خانمان سوز حفظ کرده بودند! بعد از چند روز استراحت خیلی روشنفکرانه پرسیدند:«چرا جنگیدید؟»

و بعضی ها که صدایشان در اثر استنشاق گازهای شیمیایی در نمی آمد و بعضی دیگر که کس و کارشان را از دست داده بودند آهسته گفتند:«ما نجنگیدیم ما دفاع کردیم.»

شما تشریف نداشتید، یک عده آمده بودند خرمشهر و بهنام محمدی سیزده ساله سعی کرد آنها را بیرون کند، اما نشد، غیرتش تحمل ماندن را نداشت و رفت.

شما تشریف نداشتید، سوسنگرد را گرفتند، چه بلاها که بر سر زنان و دختران بی پناه نیاوردند.

شما تشریف نداشتید، شهر ها را که بمباران می کردند، بچه های کوچک زیر آوار می ماندند.

شما تشریف نداشتید، ما نجنگیدیم، ما دفاع کردیم.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بسیجی ( پنج شنبه 90/7/7 :: ساعت 12:18 عصر )
»» به مناسبت تسخیر سفارت اسرائیل در مصر

من با اطمینان می گویم؛

اسلام ابر قدرت ها را به خاک مذلت می نشاند.

Islam will make the world powers abased.

امام روح الله(ره)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بسیجی ( پنج شنبه 90/6/24 :: ساعت 4:3 عصر )
»» حجاب و عفاف

شیعه کی تسلیم فحشا می شود

فسق را محو تماشا می شود

امر بالمعروف نهی از منکر است 

 شیعه ی بی امر و بی نهی ابتر است



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بسیجی ( دوشنبه 90/4/20 :: ساعت 3:58 عصر )
»» سر بر آسمان خدا

 شهید دکتر مصطفی چمران نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، وزیر دفاع و فرمانده ستاد جنگ های نامنظم، که با ادامه تحصیل خود در دانشگاه برکلی کالیفرنیا به دکترای فیزیک دست یافت و پس از گذراندن عمری پربرکت در جهاد فی سبیل الله و با حضور در کنار رزمندگان مسلمان در سرزمین لبنان و مقابله موثر با شرارت ضد انقلاب در کردستان، در منطقه جنگی جنوب حاضر شد و با درک موقعیت حساس محور سوسنگرد- اهواز، همراه با همرزمان سلحشور خود در مقابل ارتش جنایتکار رژیم بعث ایستادگی کرد و راه ادامه پیشروی آنان را به سمت اهواز سد نمود. عارف مجاهد، دکتر مصطفی چمران، سرانجام پس از سالها مبارزه و تلاش مستمر و خالصانه در روستای دهلاویه (از توابع سوسنگرد) در 31 خردادماه 1360 به آرزوی خود شهادت رسید و روح به معراج کشید.

هر لحظه، خبری مدهش فرا می رسد: رنجی و شکنجه ای بر قلب محزونم، فشاری بر پای خونینم، اشکی در گوشه دیدگانم، سوزی و جوشی بر همه اعصابم. به درگاه خدا دعا می کنم.دعایی که در حلقومم می سوزد.دعایی که از عصاره وجودم سرچشمه می گیرد.دعای یک آدم دردمند دل شکسته. دعای مسئولی که مستاصل شده .دعای فرمانده ای مجروح، که نیرویی در دست ندارد. خدایا! من بنده توام.من از خود چیزی ندارم که به خاطر خود، فکر کنم.من باز یافته ام، من کشته ام، من رفته ام، دیگر منی از من وجود ندارد. اما آنچه از آن رنج می برم، سرنوشت مستضعفین است، سرنوشت انقلاب است. خدایا! چگونه شاهد باشم که حق بمیرد و کفر و ظلم و جهل، قهقهه های مستانه سر دهند و خدا و پیغمبر را مسخره نمایند و مستکبرین دنیا، نابودی حق پرستان را جشن بگیرند و با خیال راحت، به مکیدن خون بی نوایان و نابود کردن آزادمردان بپردازند؟... ای صاحب الزمان! استعمارگران شرق و غرب، دنیا را به خاک و خون کشیده اند و چشمان نگران محرومین و مستضعفین عالم به تو دوخته شده است.همه انتظار دارند که تو از پشت دیوار کعبه، فریاد « انا القائم المنتقم» را سر دهی و با شمشیر ذوالفقارت، کفار و منافقین را از دم تیغ بگذرانی و دنیا را از عدل و داد پر کنی. ای خدا! در این تجربه سخت تاریخ که فرا راه امت ما داشته ای، در میان دشمنان خونخوار و مشکلات روزافزون و توطئه های بی شمار، ما را از همه بلایا حفظ کن. ای خدا! ابرقدرت ها و طاغوت ها و عوامل داخلی آنها که قصد نابودی اسلام و مسلمین را کرده اند، نابود گردان. خسته شده ام، پیر شده ام، دل شکسته ام، نا امیدم، دیگر آرزویی ندارم.احساس می کنم که این دنیا، دیگر جای من نیست، با همه وداع می کنم و می خواهم با خدای خود تنها باشم. خدایا! به سوی تو می آیم.از عالم و عالمیان می گریزم.تو مرا در جوار رحمت خود، سکنی ده.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بسیجی ( سه شنبه 90/3/31 :: ساعت 12:55 صبح )
»» ما شیعه ی چنین مولایی هستیم...

فقیری آمد در خانه ی امیر المؤمنین علی (ع).امام علی (ع) به قنبر گفتند چیزی به این فقیر بده.قنبر به امام گفتند آقا چه چیزی به او بدهم طلا(دینار) بدهم و یا نقره(درهم) ؟ حضرت فرمودند ببین چه چیزی نیاز دارد همان را به او بده، می دانی که در نزد من طلا و نقره با سنگ برابر است.

ما شیعه ی چنین مولایی هستیم.افتخار می کنیم به اینکه دلمان مرکز محبت چنین آقایی است. مولای ما به ابن عباس گفتند: «این کفش های من چقدر می ارزد؟» ابن عباس گفت آقا جان این کفش ها هیچ ارزشی ندارد.امام علی فرمودند «به خدا قسم دنیای شما (وقتی این سخن را گفتند که حاکم 50 کشور اسلامی بودند و نزدیک نیمی از کره ی زمین تحت فرمان ایشان بود)نزد من ارزشش از این کفش کمتر است مگر اینکه حق پایمال شده ی مظلومی را از ظالم بستانم یا دلی را شاد کنم.این یعنی زهد، یعنی دل بسته نبودن ، دل به دنیا نبستن.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بسیجی ( سه شنبه 90/3/24 :: ساعت 3:17 عصر )
   1   2   3   4   5      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

شما تشریف نداشتید، ما نجنگیدیم، ما دفاع کردیم!
به مناسبت تسخیر سفارت اسرائیل در مصر
حجاب و عفاف
سر بر آسمان خدا
ما شیعه ی چنین مولایی هستیم...
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 2
>> بازدید دیروز: 1
>> مجموع بازدیدها: 39394
» درباره من

بسیجی
بسیجی
عزیزان من بسیجی شدید، مبارک است؛اما بسیجی بمانید.ایستادگی در راه مهم است.بسیجی ماندن متوقف است به این که دائم خودمان را مراقبت کنیم، مواظبت کنیم و از راه بیرون نرویم.

» پیوندهای روزانه

دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای [7]
شناخت رهبری [4]
[آرشیو(2)]

» آرشیو مطالب
آذر 89
دی 89
بهمن 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
لحظه های آبی
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
آخرالزمان و منتظران ظهور
نشریه حضور
یگان امل های مدرنیسم نشده
حامیان ولایت
منطقه آزاد
برادران شهید هاشمی
نه/دی/هشتادوهشت
فاطمیون لنجان
وبلاگ شخصی مرتضی صادقی
صل الله علی الباکین علی الحسین
ارزشیها
جزیره مجنون
دکتر علی حاجی ستوده
فازستان
بهترین اسلحه:عشق
فاطمیون
آخرین منجی
من هیچم
سنگر عشق
پایگاه مهدویت
نگاه بیدار
سردار شهید حسین قجه ای
مهتاب سبز

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» طراح قالب