فکر مهدوی :
جایگاه امام زمان در نظام آفرینش : هر چیز یک جایگاهی دارد، اب به تعبیر قران مایه حیات است، « و من الماء کل شی حی»، کوه ها جایگاهی دارند، درخت ها جایگاهی دارند اکسیژن لازم را همین درخت ها برای ما تولید می کنند. همین طور بقیه اشیاء، خورشید یک جایگاهی دارد.
قران تعبیری دارد که هزاران ملک خورشید را به دوش می گیرند و از این سو به آن سو می برند.قران می گوید این فرشتگان مأموران الهی هستند که این عالم را در یک نظم خاصی قرار داده اند.هر چیز یک جایگاهی دارد. سؤال اینجاست در ذهن من جایگاه امام زمان چگونه است؟ آیا مثل آب است، نه بالاتر است.اگر آب مای? حیات است به برکت امام زمان است.صدقه سری امام زمان است.
نفس کشیدنمان را مدیون امام زمان هستیم.در زیارت جامعه می خوانیم آغازگر آفرینش شمایید.«خدا به خاطر شما خلق کرد و پایان خلقت هم شما هستید.»تا آخرین انسان روی زمین هست حجت خدا هم هست.«به خاطر شماست که باران می بارد، به خاطر شماست که بلا از انسان ها دفع می شود.»، این جایگاه امام زمان است.
نظمی که در کهکشان ها هست نظم بسیار فوق العاده ای است، خیلی نظم عجیبی است.دانشمندان علم نجوم از حالبا برآورد می کنند سه هزار سال بعد در چه سالی، در چه ماهی، در چه روزی، در چه ساعتی، در چه دقیقه ای و چه ثانیه ای خورشید گرفتگی می شود، ماه گرفتگی می شود.بر چه اساسی چنین حرفی را می زنند، به خاطر همین نظم است.تمامی اجرام آسمانی در یک نظم فوق العاده در حال حرکتند.ماه و خورشید و ... در منظومه شمسی، منظومه شمسی در کهکشان راه شیری، کهکشان راه شیری در غالب بقیه کهکشان ها همه به سمت ستاره «وگا» می روند و یک نظم عجیبی است.آخرین ستاره ای که با قوی ترین تلسکوپ های جهان توانستند آن را رصد کنند با تلسکوپ هایی که قطر عدسی آن 8 متر است، فاصله اش تا زمین سه ملیارد سال نوری است.عجایبی هست در عالمی که بالای سر ماست.کره زمین در برابر اجرام آسمانی مانند یک تکه کاه است روی یک اقیانوس بزرگ و آن اقیانوس بزرگ عالم هستی است.تمام آنچه که بشر تا کنون به آن دست پیدا کرده از اجرام آسمانی، نسبت به آنچه که نمی داند یک درصد فضا است.و این نظم مدیون و مرهون کسی است که خداوند او را واسطه غیب قرار داده است.اگر او نباشد در یک لحظه تمام این نظم به هم می خورد.اگر ما این را درک کنیم که امام زمان دارای چنین جایگاهی است قطعاً هر روز به یاد امام زمان خواهیم بود، قطعاً برای ظهورش دعا می کنیم، قطعاً برای سلامتی اش دعا می کنیم.منتظر از لحاظ فکری باید مقام امام زمان را در جایگاهی که هست قبول داشته باشد.
مردم عاشورایی پس از سینه زنی، زنجیر زنی و نوحه سرایی در رثای قافله سالار کربلا به امام مظلوم خود اقتدا کردند و هنگام اذان ظهر نماز را مانند اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش جماعت به پا داشتند تا نشان دهند پیروان حقیقی مکتب عزت حسینی هستند.امام حسین در کارزار عاشورا و در میان هیاهوی جنگی نابرابر اقامه ی نماز اول وقت را بر هر چیز مقدم دانستند و در زیر بارش خصمانه ی تیرهای جفا نماز ظهر عاشورا را اقامه کردند.
"آنجا که حسین در صحنه است، اگر در صحنه نباشی هر کجا می خواهی باش، چه ایستاده در نماز چه نشسته در شراب.هر دو یکی است…" شهید مطهری
زمین سراسر پهن دشت کربلاست و کربلا ما را به خود فرا می خواند.کاروان تاریخ روان است و یاران عاشورایی سیدالشهدا یکایک به دنیا می آیند و خود را به صحرای کربلا می رسانند.
اما با این همه زمان بر عاشورا مانده است.تو چه دیروز، چه امروز و چه هزار سال دیگر یا باید به قبیله شیطان داخل شوی و به لشکر یزید بپیوندی و گرنه مرد باشی و در خیل اصحاب حسین(ع) پنجه در پنجه ظلم افکنی و تا پای خون و جان بایستی.
شهادت جانمایه ی بیداری و آزادگی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است.رمز آن که سیدالشهدا (ع) را خون خدا می نامند در همین جاست.خون پیکره ی حق در طول تاریخ، از قلب عاشوراست.از هیهات منا الذله حسین(ع) است و اگر حقیقت را بخواهی هنوز روز عاشورا به شب نرسیده است.
هنوز هم اگر خوب گوش دل بسپاری صدای"هل من ناصر ینصرنی" امام می آید.اگر شکمت از مال حرام پر نشده باشد، اگر انسان باشی، به وجدان خود که رجوع کنی صدای سیدالشهدا (ع) را از باطن خویش خواهی شنید، که میثاق فطرتت را به تو گوشزد می کند.
و تو اگر می خواهی به کربلا برسی باید از خود و دلبستگی هایت، از سنگینی ها و از زمان و مکان و مقتضای آن فراتر روی و غل و زنجیر جاذبه ی دنیا را از پای اراده ات بگشایی و هجرت کنی.
باید قدرت اسلام را در چنین هنگامه هایی دید.واقعه ی عظیمی در جریان است.همان واقعه ای که به اقامه ی قسط و عدل در سراسر جهان منجر خواهد شد.برای تغییر جهان راهی جز این وجود ندارد و برای قدم گذاشتن در این راه نیز بصیرت شرط است.خون حسین(ع) و یارانش بر زمین ریخته شد تا برای همیشه حجتی باشد بر عاشقانش، که حفظ اسلام واجبترین است.غلبه بر باطل جز با بصیرت و آگاهی از مسائل، تحلیل درست و واکنش به موقع میسر نمی شود، و جهاد امروز ما این است.دانشجویان در 16 آذر امسال این را نشان دادند که خون شهید احمد قندچی، شهید آذر شریعت رضوی و شهید مصطفی بزرگ نیا خشک نشده است و این همان خون خداست که از عطش هنوز می جوشد.هنوز هم پیروان زینب(س) و امام سجاد(ع) علم علمدار را بر دوش گرفته اند.
و وجودشان همچون شمسی در خلاء ظلمانی جاهلیت تولد یافته است.شمسی که اشعه ی نورش اینک می رود تا دورترین نهایت های خلقت انسان گسترش یابد و آسمان های قلوب را تسخیر کند و مرزهای تفرقه و الحاد و شرک را از جغرافیای کره زمین بستاند.رودررویی این شعاع های بلند نور که 1400 سال است همواره نورانی تر شده است با شیاطین ظلمت و عدم به صورت جنگی بزرگ بین حق و باطل تحقق یافته است و می دانیم که آنچنان که وعده داده اند:فان حزب الله هم الغالبون
سال گذشته را به خاطر دارید؟روز دانشجو بهانه ای شده بود برای یزیدیان تا مقاصد شوم خود را در کشور اسلامی ما پیاده کنند.آنان که روز دانشجو در خیابان ها و دانشگاه ها شیشه شکستند و سطل زباله ها را به آتش کشیدند و کف و سوت زدند و به ساز شیطان رقصیدند اگر خار و خس و خاشاک نبودند پس چه بودند؟